جوان آنلاین: استقلال و پرسپولیس دو باشگاه متعلق به وزارت ورزش هستند، به همین خاطر این وزارتخانه باید در مواقع لزوم وارد گود شود و دخالت کند. هر جا ضعفی وجود دارد، متولیان اصلی دو باشگاه باید دخالت کنند چراکه سرخابیها یکی از زیرمجموعههای وزارت ورزش محسوب میشوند. وقتی جایی قصوری میبینند یا کوتاهی صورت گرفته است، باید ورود کنند و اگر هم کار مثبتی انجام میشود، حمایت از سرخابیها وظیفه وزارت است. درست است که مجمع رکن اساسی برای عملکرد یکساله باشگاه به حساب میآید، اما اگر در طول سال رئیس مجمع متوجه مسیر اشتباه شود، باید به وظیفهاش عمل کند. اینجاست که دیگر بحث فیفا و ایافسی مطرح نیست که بگوییم نمیتوان دخالت کرد. مجمع بالاترین رکن تصمیمگیری برای یک سازمان یا یک باشگاه است و پس از آن هم هیئتمدیره این وظیفه را بر عهده دارد. مجمع سیاستها را به هیئتمدیره ابلاغ میکند و هیئتمدیره مکلف به اجرای آن سیاستهاست. به عنوان مثال سیاست مجمع این است که باشگاه حق جذب بازیکن و مربی خارجی را ندارد یا باشگاه نباید با بازیکن بالای ۳۵ سال سن قرارداد امضا کند. هر سیاستی که ابلاغ شود، هیئتمدیره باید آنها را با ظرافت مدیریتی به اجرا درآورد. اینگونه مسائل اصلاً ربطی به مجامع بینالمللی ندارد. هر دو باشگاه متعلق به دولت است و دولت میتواند تصمیمات لازم را در موردشان بگیرد. وزارت هم حق نظارت و هم حق دخالت دارد، منتها طی این سالها به دلیل عدمنظارت و دخالت بموقع وزارت ورزش، استقلال و پرسپولیس وضعیت بسیار آشفتهای داشتهاند. برای آسیبشناسی این مسئله به چند مورد باید اشاره کرد؛ انتخاب نامناسب مدیران عامل، عدمنظارت و دخالت بموقع در امور مدیریتی و بیتوجهی به هزینههای صورتگرفته و زیاندهبودن دو باشگاه. همچنین عدمنظارت جدی نهادهای نظارتی خارج از ورزش در این مسائل به آشفتگیسرخابیها دامن زده است، حتی سازمانهای غیرورزشی نیز به مداخله و نظارت نیاز دارند. اگر اینها به درستی انجام شود ما دیگر تالی فاسد (پیامد نامطلوب) کم خواهیم داشت.
متأسفانه دولتیبودن سرخابیها باعث شده است هیچکس دلش برای بیتالمال نسوزد. اینکه میگویند وزارت ورزش در بحث انتخاب سرمربی و ... دوباشگاه دخالت نمیکند، نوعی فرار روبه جلو است. اصلاً کسی حرف از دخالت در این مسائل نمیزند. بلکه دخالت و نظارت تان باید به اصلاح منجر شود. هیچکس از وزارت انتظار ندارد مربی برای سرخابیها انتخاب کند و چنین حرفی نیز زده نمیشود، اما وزارت ورزش همانطور که مدیرعامل و اعضای هیئتمدیره را انتخاب میکند، همانطور هم باید با ورود بموقع اصلاح رویه انجام دهد. معتقدم هم نظارت لازم است و هم دخالت. در برخی مواقع نباید مستقیماً دخالت کرد. فرضاً وزارت در انتخاب مربی برای یکی از دو این دو باشگاه دخالت کند، اگر در آینده تیم نتیجه نگیرد، مطمئناً مدیران باشگاه وزارت را متهم به دخالت و این مسئله را عامل ناکامی تیم عنوان خواهند کرد. در این صورت مدیران مدعی میشوند دخالت وزارت ورزش باعث شده است تیم نتیجه مطلوب نگیرد. در مدیریت بحث دخالت هم برای خودش تعریف دارد؛ دخالت باید در جهت اصلاح، راستیآزمایی و رفع موانع باشد نه در اجرا، تصمیمگیری و اینکه فلان شخص سرمربی شود یا نشود. رفتوآمد زیاد افراد در هیئتمدیره سرخابیها بیثباتی را به همراه دارد. اینکه عدهای میآیند و خیلی زود میروند، نشان از این دارد که در انتخاب اولیه عجله کرده و شاخصهای مهم را مدنظر قرار ندادهاند. با تصمیمات نادرست برخیها انتخاب میشوند و به باشگاههای استقلال و پرسپولیس راه پیدا میکنند، اما بعد از مدت کوتاهی به این نتیجه میرسند که انتخابآنها برای عضویت در هیئتمدیره سرخابیها از ابتدا اشتباه بوده است. مدتهاست اینگونه تصمیمات و انتخابهای اشتباه روی هر دو باشگاه تأثیر منفی گذاشته و به نوعی نتیجه این آزمون و خطا را میتوان در مشکلات مدیریتی سرخابیها به وضوح مشاهده کرد. همین آزمون و خطاهاست که حواشی زیادی را برای پرسپولیس و استقلال ایجاد کرده و خواهد کرد. با انتخابهای اشتباه است که در طول فصل هیئتمدیره آنها دستخوش تغییرات میشوند. دلیل این تغییرات از سه حالت خارج نیست؛ فوت، استعفا یا برکناری افراد. برکناریها نیز به همان مسئله که پیشتر اشاره کردم، برمیگردد؛ تصمیمات نادرست اولیه. آن زمان که وقت بررسی است، وزارت شاخصهای لازم را در برگزیدن افراد برای ورود به هیئتمدیره سرخابیها در نظر نمیگیرد و بعداً همین بیتوجهی است که باعث ایجاد تغییرات ریز و درشت مدیریتی در باشگاهها میشود. بدون شک روی کار آمدن افراد به عنوان اعضای هیئت مدیره استقلال و پرسپولیس در عملکرد مدیریت آنها تأثیر مستقیم دارد.